روایت

شعر و داستان های من

روایت

شعر و داستان های من

نقد داستان طوطی اثر هوشنگ گلشیری

" هر وقت حسن آقا را می بینم می گویم چه طور شد موفق شدی" خب این حسن آقا کیست. مرد ابلهی که از عشق به طوطی ابله شده است. او کسی را می خواهد که با او حرف بزند و درد دل کند اما طوطی هایی که می خرد به جای حرف زدن غار غار می کنند. حسن آقا ایلنه شده است همه چیزهای اطرافش را به شکل طوطی می بیند. سوال این جاست که تنهایی حسن آقا برای چیست او که زن دارد و خواب زنش هم سبک است رفیق هم دارد.

ژانر داستان از لحاظ شخصیت مدرن است چون کشمکش شخصیت با خودش است اما از لحاظ روایت داستان رئالیستی است و داستان از این دو گانگی رنج می برد. تغیرات زاویه دید هم دلیل بر مدرن بودن داستان است که به خوبی این تغییرات در داستان جا نمی افتد.

دلیل علاقه حسن آقا به طوطی چیست چون او  که مثل داش آکل تنها نیست.

راوی کیست ما چیزی در باره او نمی دانیم. رابطه خواب نما شدن محسن آقا با داستان چه کمکی به پیشرفت داستان می کند و اصولا چرا چنین فردی در داستان وجود دارد.

داستان منسجم نیست و ساختار لقی دارد.داستان بین مدرن و رئالسیم گیر کرده است.

موسی کاظمی


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.