روایت

شعر و داستان های من

روایت

شعر و داستان های من

نقد داستان انتقام چمن اثر ریچارد براتیگان


راوی با طنزی شیرین و گزنده تاریخ طوفانی آمریکا را روایت می کند. مادر بزرگ مثل فانوس دریایی به این تاریخ طوفانی نور می تاباند و ما از زندگی اوست که این تاریخ طوفانی را مشاهده می کنیم.مادر بزرگ شخصییت تاریخی نیست و تاریخ را به درستی به ما نشان می دهد. تاریخ یعنی مبارزه به هر قیمتی . زنی توانمند که نقش فانوس دریایی را دارد.در مقابل او شخصییت های دیگر در سایه هستد. کلانتر، جک، شوهرش( پدر بزرگ راوی) لحن داستان هم با شخصییت مادر بزرگ همنوایی دارد و او را بهتر به ما می شناساند. 

طرح داستان چیزی را در گذشته روایت می کند. رویداد هایی که از آمریکای گذشته آمریکای امروز را می سازد. بحران های اقتصادی و ظهور مافیا های قاچاق  و تخریب طبیعت و اینکه چطور طبیعت امروز انتقام می گبرد و چرخ پیشرفت را پنچر می کند.نمونه اش بحران های گرم شدن هوای کره زمین  و دمای گلخانه ای است و سوراخ شدن جو اوزون و ذوب شده یخ های جنوبگان.

داستان بسیار زیبا و دلنشین روایت می شود. صحنه کاملا موجز و بدون اطناب هستند

توصیف ها کاملا بجا" حالا زمین آنقدر سفت و سخت شده بود که تابستانها ماشین جک را پنچر  می کرد حیاط همیشه میخی چیزی دم دست داشت تا توی لاستیک ماشین فرو کند..." "آن کیک شکلاتی هفده سال آزگار توی اجاق ماند..." خجالت آور بود ک ...جلوی بچگی اش را بگیرد...." داستان سرشار از اینگونه توصیفات زیبا و به درد بخور است.

مسله داستان طبیعت است و اینکه ما چگونه خود خواهانه آنرا به آتش می کشیم." اینکه آدم بیبند مردی یک درخت ده دوازده متری را روی زمین دراز کند و دبه دبه رویش نفت بریزد  و بعد آنرا در حالیکه میوه های روی شاخه هایش هنوز کالند به آتش بکشد حتی به عنوان اولین خاطره زندگی هم عجیب است"

موسی کاظمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.