من روباه هستم
آیا کسی باور می کند؛ من موجودی به این زیبا یی ، زبانم لال دزد باشم.من دزد نیستم .نه دزدم و نه حیله گر، من عاشقم. عاشق توله هایم. نمی خواهم آنها از گرسنگی تلف شوند.برای سیر کردن خانواده ام مجبورم شبها بروم بیرون برای دزدی! آنهم نه از روی بد جنسی و حیله گری، فقط برای اینکه من و توله هایم مثل شما حق حیات داریم.زبانم لال من دشمن هیچ کس نیستم حتی مرغ و خروس ها و کشاورز ها!مرغها و خروسها برای من طعمه های در دسترس هستند.اگر شب بیرون می آیم به خاطر این نیست که شب رو هستم یا می خواهم دور از چشم خانواده ام دمی به خمره بزنم نه ! فقط برای شکار است.من انزوا طلب نیستم که شب روی می کنم اگر شب بیرون می آیم به علت دیگریست.، ما موجود ات تنهایی هستیم ما روباه ها کلا تنها هستیم چون دشمنان ما زیاد هستند فقط به این دلیل که می خواهیم از خودمان محافظت کنیم.مردم وقتی ما را می بینند آتش می اندازند به روی ما، ما فرار می کنیم چون می ترسیم. اصلا نه انگار که ما هم حقوقی داریم . وقتی آتش ها خاموش شد می آییم بیرون و زوزه می کشیم. یعنی ما اینجا هستیم.یعنی ما هم حق حیات داریم. آنرا از ما دریغ نکنید.
موسی کاظمی